
اختلالات یادگیری کودکان دبستانی
انواع اختلالات یادگیری
اختلالات یادگیری به سه دسته تقسیم میشود: ناتوانی یادگیری ریاضیات، ناتوانی یادگیری خواندن و ناتوانی نوشتن و بیان کتبی. اختلالات یادگیری ارتباطی با کمهوشی یا دیرآموزی دانش آموزان ندارد. این اصطلاح برای توصیف کودکان و نوجوانانی به کار میرود که ناتوانی یادگیری ویژه و خاصی دارند. به عبارت دیگر دانشآموزان مبتلا به این اختلال نیازمند شیوههای خاصی در آموزش هستند که با شیوههای معمول استفاده شده برای سایر دانشآموزان متفاوت است. در این مقاله با تعریف انواع ناتوانیهای یادگیری آشنا میشویم. هر اختلالی که در آن موفقیت تحصیلی فرد با توجه به سن و آموزش و هوش، براساس آزمونهای معیار خواندن و نوشتن و محاسبه از آنچه انتظار میرود بسیار کمتر باشد، اختلال یادگیری توصیف میشود.
اختلال یادگیری یعنی رشد ناکافی مهارتهای خاص تحصیلی که به علت بیماری جسمی یا عصبی نباشد. این کودکان علیرغم هوش طبیعی در یک یا چند حوزه درسی مشکل یادگیری دارند و تواناییهایی مانند خواندن، نوشتن و یا ریاضیات به طور قابل توجهی کمتر از سطح توانایی عمومی کودک است. یعنی این عدم توانایی در حوزه تحصیلی خاص زیر سطح مورد انتظار براساس سن، هوش، و آموزش کلاسی کودک میباشد. امکان دارد که ناتوانی یادگیری با روحیه ضعیف، عزت نفس پایین و کمبود مهارتهای اجتماعی و افت تحصیلی همراه باشد.
بزرگسالان مبتلا به این اختلال، ممکن است در زمینههای استخدامی یا سازگاری اجتماعی با مشکلات جدی مواجه شوند. اختلال یادگیری در همراهی با سایر اختلالات روان پزشکی کودک و نوجوان دیده میشود. در ۱ تا ۲۵% افراد مبتلا به اختلال سلوک، اختلال لجبازی – نافرمانی، اختلال بیش فعالی _نقص توجه و اختلال افسردگی، اختلال یادگیری نیز گزارش شدهاست.
ناتوانیهای یادگیری به سه نوع تقسیم میشوند:
1 -ناتوانی یادگیری ریاضیات (Dyscalculia)
این اختلال در توانایی فرد به روی محاسبات ریاضی تاثیر میگذارد. اختلالات یادگیری در ریاضی میتواند نشانههای مختلف داشته و از فردی به فرد دیگر نیز متفاوت باشد. در کودکان خردسال اختلال ریاضی میتواند در شمارش و تشخیص اعداد تاثیر بگذارد. همانطور که کودک بزرگ میشود، ممکن است در حل مسائل ریاضی و یا به خاطرسپاری جدول ضرب دچار مشکل شود. کودکان مبتلا به ناتوانی در ریاضیات در زمینه درک مفاهیم ریاضی، محاسبات، خواندن یا نوشتن اعداد، حل مساله و درک روابط فضایی دچار مشکل شدید میباشند.
2 -ناتوانی یادگیری خواندن (Dyslexia)
مشکلات خواندن از اساسیترین مشکلاتی است که کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری با آن مواجه هستند، زیرا کودکی که نمیتواند بخواند، شانس بسیار کمی برای موفقیت در مدرسه دارد. به عبارت دیگر اختلال خواندن، اختلالی است که به رغم تجارب کلاسی متعارف، شخص در کسب مهارتهای زبانی خواندن و هجی کردن که متناسب با توانایی هوشیاش باشد، ناتوان است. کودکانی که دارای این اختلال هستند در خواندن و نوشتن، درک دستور زبان و خواندن و همچنین در بیان افکار خود به صورت شفاهی مشکل دارند.
3- ناتوانی در بیان کتبی یا نوشتن (raphia)
مشکلات افراد مبتلا به این نوع از اختلالات یادگیری عبارت است از: مشکل در نوشتن املا، دست خط بد، مشکل در انتقال افکار به روی کاغذ. فرایند نوشتن پیچیده است و به مهارتها و تواناییهای مختلفی بستگی دارد و مستلزم درک صحیحی از الگوهای نمادین نوشتاری است. مهارت نوشتن با کارکرد حرکتی چشم و هماهنگی حرکات ارتباط دارد، همچنین مستلزم هماهنگی حرکتی چشم و دست، کنترل بازو، دست و عضلات انگشت است. املای کلمه پیچیدهتر و دشوارتر از خواندن آن است، چرا که در خواندن، نشانهها و حروف الفبا در بازشناسی کلمه وی را یاری میکنند، اما در نوشتن دانشآموز باید بر روابط آواها و نشانهها، تجزیه واژهها و نحوه ترکیب عناصر تشکیلدهنده آن آگاهی و مهارت کامل داشته باشد. اختلالات یادگیری، بسیار متداول و در عین حال برای کودکانی دردآور است که این اختلالات را دارند و نمیتوانند درحالی که میدانند، به اندازه دوستانشان باهوشاند.
حل نشدن اختلالات یادگیری کودکان میتواند آنها را به ناتوانی، تهاجم و حتی بزهکاری هدایت کند. همچنین بسیاری از افراد مبتلا به این اختلالات سعی میکنند که استعدادها و تواناییهای بالای خود را در زمینههای دیگری مثل ورزش، علم، کار با رایانه، خرید و فروش و یا هنر نشان دهند. در واقع مشکلات ابتدایی آنها در یادگیری، باعث نمیشود تمام آرزوها و اعتماد به نفسشان را از دست بدهند.
دریافتن علل بیولوژیکی این اختلالات و همچنین کمک به پیشگیری از آنها هر دو مسائل دشواری هستند. درک ریشهها و عوامل اختلالات یادگیری میتواند ما را به راهی برای پشت سر گذاشتن و درمان این مشکل هدایت کند.